بسم الله الرحمن الرحيم
عن الحسين الشهيد عليه السلام : اريد أن امر بالمعروف و انهي عن المنكر و اسير بسيرة جدي صلي الله عليه واله و ابي علي ابن ابيطالب عليه السلام .
عن الحسين الشهيد عليه السلام : اريد أن امر بالمعروف و انهي عن المنكر و اسير بسيرة جدي صلي الله عليه واله و ابي علي ابن ابيطالب عليه السلام .
جناب آية الله آقاي نمازي امام جمعه محترم كاشان
با سلام واحترام
اوضاع هشت ماهه كشور بسيار پرماجرا و در عين حال از جهات عديده اي تأسف بار بوده و آثار و پديده هاي آن فقط به مركز ختم نشده بلكه موج آن ساير نقاط كشور را دربرگرفته و شهرستان كاشان نيز مستثنا نبوده است . بي شك تدبير و دقت بيشتر مي توانست مسائل و مشكلات پس از انتخابات را خيلي بهتر و راحت تر و كم هزينه تر از اين حل نمايد .
قرائن قطعي و شواهد عيني گواهي مي دهد كه در سطح كلان كشور و نيز شهرستان كاشان تصميم گيرندگان اجرائي و امنيتي تنها راه حل مسائل كشور و شهر را گزينه سركوب و ايجاد فضاي پليسي و بگيروببندها مي دانند و تعامل و گفتگو و رايزني در قاموس اين مسئولان هيچ مفهوم و معنائي ندارد در حالي كه در نگاه اكثريت مردم اين راه و اين تصور نادرست و بي جواب است .
آنچه فلاسفه و اهل حكمت به عنوان يك قاعده كليه گفته اند كه حركت قسري و جبري دوام پذير نيست ( القسر لايدوم )، تجربه تاريخي به كرات و مرات صحت اين قاعده را در مسائل اجتماعي و سياسي به اثبات رسانده است صرف نظر از حق و يا باطل بودن هر حكومتي اتخاذ شيوه تحكم و تكيه بر زور و ايجاد رعب و وحشت و توسل به راهكارهاي امنيتي و پليسي جواب نمي دهد و نمي توان به دليل حق بودن اصل نظام جمهوري اسلامي انتظار داشت اين راه ها و شيوه ها جواب مثبت بدهد و اصولا انتخاب چنين راهي نوعي ايجاد انحراف براي نظام است . اگر قرار بود اين گونه راه ها جواب دهد بايد هنوز شاه بر ايران حكومت مي كرد و بالاتر از آن ارتش سرخ و قدرت بلا منازع اتحاد جماهير شوروي ثابت و پابرجا مي ماند خوب است همه ما بينديشيم كه چگونه مي توان بر دل مردم حكومت كرد نه بر تن آنها .
فرصت را مغتنم شمرده تأسف و اعتراض خود را نسبت به بعضي از مسائل پيش آمده در كاشان تقديم مي دارم آنچه انگيزه اين تذكرات است اين است كه مسائل ذيل و مشابه آن بدون استثنا رفته رفته اميد و اعتماد مردم را نسبت به نظام سلب و باعث شده كه خاطرات تلخي در حافظه تاريخي مردم بجاي گذارد .
1- تعطيل كردن مجلس فاتحه مرجع و فقيه عاليقدر مرحوم آية الله العظمي منتظري ، بازي كردن با عواطف مذهبي و مردمي بود . تعطيل كنندگان خيال نكنند فتحي كرده و پيروزي را به دست آوردند . مرجع بزرگي كه هفتاد سال سابقه تدريس فلسفه و فقه و اصول را در كارنامه خود داشته و شخصيت دوم مبارزه و نهضت اسلامي محسوب مي شد تعطيلي مجالس فاتحه او در تاريخ روحانيت و نهضت و نظام چيزي جز وهن و ضعف به شمار نمي آيد .
2- اعلام موضع جامعه مدرسين در مورد مرجعيت حضرت آية الله العظمي صانعي در ميان ارادتمندان و مقلدان ايشان و طيف عظيمي از جوانان نتيجه اي جز سلب اعتماد كلي از نهاد جامعه مدرسين نداشته است و نه تنها تأثير منفي نداشته بلكه اقبال مؤمنين را به ايشان بيشتر نموده است .
3- برخورد با هيئت محبان اهل بيت(ع) و دستور توقف فعاليت هاي آن جاي بسي تعجب و تأسف است تنها هيئتي كه با شاكله ارزش هاي معنوي جبهه و جنگ و ديدار هفتگي با خانواده هاي معظم شهداء و ارتباط عاطفي مستمر با يادگاران دوران دفاع مقدس شكل گرفته و 24 سال با همين ساختار فعاليت نموده است حال به جاي تقدير و سپاس گزاري اين گونه با آن برخورد مي شود . چگونه است كه گاه انتخابات كه مي شود خون شهداء به خطر مي افتد و با اين عنوان كه نام شهداء و فرهنگ شهادت كم رنگ خواهد شد عده اي را به پاي صندوق رأي مي آوريم اما يك هيئت مذهبي كه متشكل از خانواده شهداء بوده و خدمت بي شائبه به شهداء و پدران و مادران آنها را افتخار خود مي داند اين چنين دچار مشكل مي شود و كار و فعاليت آن متوقف مي گردد.
4- عملكرد برخي از دستگاه هاي امنيتي و نظامي مخصوصا اطلاعات سپاه و شخص مسئول آن بسيار جاي تأسف دارد . به واهي ترين دليل متعرض جوانان مردم شده و حتي آنها را دستگير نموده و مورد ضرب و شتم قرار مي دهند كه نمونه اي از آن را در ايام انتخابات شخصا به عرض شما رسانديم . در شبي كه قراربود جلسه فاتحه براي مرحوم آية الله منتظري برگزار شود بدون هيچ دليلي بعضي جوانان حاضر در آنجا را دستگير نمودند. آيا اين كار قانون و توجيه قانوني لازم ندارد ؟
5- طبق اطلاع قطعي دستگاه هاي اطلاعاتي عده اي از جوانان عزيز را به بهانه اينكه در روز تاسوعا شعارهاي ساختارشكن و مخالف نظام داده اند تحت پيگرد قرار داده اند .
اولا بايد توجه كنيم كه هركس عليه شخص يا اشخاصي شعار بدهد يا اعتراضي داشته باشد نمي توان فورا او را مخالف نظام يا دين و روحانيت ناميد . چون ما و شما و بالاتر از ما نظام نيستيم . اعتراض به عملكردها اگر درست هدايت نشود و حق آزادي بيان محترم و به رسميت شمرده نشود گاهي امر را به اين مراحل و حتي شديدتر از آن هم مي رساند . خوب است مسئولين امنيتي و قضائي به جاي اين تشديدات و مبارزه با معلول قدري بخود آيند و بينديشند كه نسل سوم و چهارم انقلاب چرا به اين مرحله رسيده است ؟ البته بعضي به اين پرسش بسيار راحت مي توانند جواب بدهند . مي گويند اينها نتيجه ارتباط و القائات ماهواره ها وسايت ها و رسانه هاي بيگانه است . اما اين جواب كافي است و از ما سلب تكليف و مسئوليت مي كند ؟ و در هر صورت نمي توان جواني كه به نام امام حسين و اباالفضل عليهماالسلام در روز تاسوعا و عاشورا حاضر شده اورا بي دين و مخالف اسلام و مذهب و حتي اصل نظام ناميد .
ثانيا بنده و جنابعالي و هر كس كه با سيره پيامبر صلي الهن عليه وآله و اميرالمؤمنين عليه السلام آشنا است خوب مي داند كه آنان چگونه با مخالفان و حتي دشمنان خود برخورد مي كردند . مگر ما روحانيون وقتي از حقوق بشر سخن مي گوئيم نمي گوئيم علي ابن ابيطالب عليه السلام خطاب به خوارج كه عليه شخص او شعار مي دادند و نستجير بالله او را متهم به شرك مي كردند و در حال نماز در مقابل آن حضرت مي آمدند و اين آيه را مي خواندند لئن اشركت ليحبطن عملك فرمودند شما سه حق بر من داريد :
1- به خاطر دشمني با من سهميه شما را از بيت المال قطع نخواهم كرد .
2- در برپائي مراسم مذهبي خود آزاديد .
3- تا شما وارد جنگ نشويد من با شما نخواهم جنگيد .
بالاخره اين تضييقات و تشديدات ممكن است به طور موقت آرام بخش باشد اما براي علاج واقعه بايد فكر ديگري كرد .
از زحمت و تصديع عذر مي خواهم
حسين عرب
با سلام واحترام
اوضاع هشت ماهه كشور بسيار پرماجرا و در عين حال از جهات عديده اي تأسف بار بوده و آثار و پديده هاي آن فقط به مركز ختم نشده بلكه موج آن ساير نقاط كشور را دربرگرفته و شهرستان كاشان نيز مستثنا نبوده است . بي شك تدبير و دقت بيشتر مي توانست مسائل و مشكلات پس از انتخابات را خيلي بهتر و راحت تر و كم هزينه تر از اين حل نمايد .
قرائن قطعي و شواهد عيني گواهي مي دهد كه در سطح كلان كشور و نيز شهرستان كاشان تصميم گيرندگان اجرائي و امنيتي تنها راه حل مسائل كشور و شهر را گزينه سركوب و ايجاد فضاي پليسي و بگيروببندها مي دانند و تعامل و گفتگو و رايزني در قاموس اين مسئولان هيچ مفهوم و معنائي ندارد در حالي كه در نگاه اكثريت مردم اين راه و اين تصور نادرست و بي جواب است .
آنچه فلاسفه و اهل حكمت به عنوان يك قاعده كليه گفته اند كه حركت قسري و جبري دوام پذير نيست ( القسر لايدوم )، تجربه تاريخي به كرات و مرات صحت اين قاعده را در مسائل اجتماعي و سياسي به اثبات رسانده است صرف نظر از حق و يا باطل بودن هر حكومتي اتخاذ شيوه تحكم و تكيه بر زور و ايجاد رعب و وحشت و توسل به راهكارهاي امنيتي و پليسي جواب نمي دهد و نمي توان به دليل حق بودن اصل نظام جمهوري اسلامي انتظار داشت اين راه ها و شيوه ها جواب مثبت بدهد و اصولا انتخاب چنين راهي نوعي ايجاد انحراف براي نظام است . اگر قرار بود اين گونه راه ها جواب دهد بايد هنوز شاه بر ايران حكومت مي كرد و بالاتر از آن ارتش سرخ و قدرت بلا منازع اتحاد جماهير شوروي ثابت و پابرجا مي ماند خوب است همه ما بينديشيم كه چگونه مي توان بر دل مردم حكومت كرد نه بر تن آنها .
فرصت را مغتنم شمرده تأسف و اعتراض خود را نسبت به بعضي از مسائل پيش آمده در كاشان تقديم مي دارم آنچه انگيزه اين تذكرات است اين است كه مسائل ذيل و مشابه آن بدون استثنا رفته رفته اميد و اعتماد مردم را نسبت به نظام سلب و باعث شده كه خاطرات تلخي در حافظه تاريخي مردم بجاي گذارد .
1- تعطيل كردن مجلس فاتحه مرجع و فقيه عاليقدر مرحوم آية الله العظمي منتظري ، بازي كردن با عواطف مذهبي و مردمي بود . تعطيل كنندگان خيال نكنند فتحي كرده و پيروزي را به دست آوردند . مرجع بزرگي كه هفتاد سال سابقه تدريس فلسفه و فقه و اصول را در كارنامه خود داشته و شخصيت دوم مبارزه و نهضت اسلامي محسوب مي شد تعطيلي مجالس فاتحه او در تاريخ روحانيت و نهضت و نظام چيزي جز وهن و ضعف به شمار نمي آيد .
2- اعلام موضع جامعه مدرسين در مورد مرجعيت حضرت آية الله العظمي صانعي در ميان ارادتمندان و مقلدان ايشان و طيف عظيمي از جوانان نتيجه اي جز سلب اعتماد كلي از نهاد جامعه مدرسين نداشته است و نه تنها تأثير منفي نداشته بلكه اقبال مؤمنين را به ايشان بيشتر نموده است .
3- برخورد با هيئت محبان اهل بيت(ع) و دستور توقف فعاليت هاي آن جاي بسي تعجب و تأسف است تنها هيئتي كه با شاكله ارزش هاي معنوي جبهه و جنگ و ديدار هفتگي با خانواده هاي معظم شهداء و ارتباط عاطفي مستمر با يادگاران دوران دفاع مقدس شكل گرفته و 24 سال با همين ساختار فعاليت نموده است حال به جاي تقدير و سپاس گزاري اين گونه با آن برخورد مي شود . چگونه است كه گاه انتخابات كه مي شود خون شهداء به خطر مي افتد و با اين عنوان كه نام شهداء و فرهنگ شهادت كم رنگ خواهد شد عده اي را به پاي صندوق رأي مي آوريم اما يك هيئت مذهبي كه متشكل از خانواده شهداء بوده و خدمت بي شائبه به شهداء و پدران و مادران آنها را افتخار خود مي داند اين چنين دچار مشكل مي شود و كار و فعاليت آن متوقف مي گردد.
4- عملكرد برخي از دستگاه هاي امنيتي و نظامي مخصوصا اطلاعات سپاه و شخص مسئول آن بسيار جاي تأسف دارد . به واهي ترين دليل متعرض جوانان مردم شده و حتي آنها را دستگير نموده و مورد ضرب و شتم قرار مي دهند كه نمونه اي از آن را در ايام انتخابات شخصا به عرض شما رسانديم . در شبي كه قراربود جلسه فاتحه براي مرحوم آية الله منتظري برگزار شود بدون هيچ دليلي بعضي جوانان حاضر در آنجا را دستگير نمودند. آيا اين كار قانون و توجيه قانوني لازم ندارد ؟
5- طبق اطلاع قطعي دستگاه هاي اطلاعاتي عده اي از جوانان عزيز را به بهانه اينكه در روز تاسوعا شعارهاي ساختارشكن و مخالف نظام داده اند تحت پيگرد قرار داده اند .
اولا بايد توجه كنيم كه هركس عليه شخص يا اشخاصي شعار بدهد يا اعتراضي داشته باشد نمي توان فورا او را مخالف نظام يا دين و روحانيت ناميد . چون ما و شما و بالاتر از ما نظام نيستيم . اعتراض به عملكردها اگر درست هدايت نشود و حق آزادي بيان محترم و به رسميت شمرده نشود گاهي امر را به اين مراحل و حتي شديدتر از آن هم مي رساند . خوب است مسئولين امنيتي و قضائي به جاي اين تشديدات و مبارزه با معلول قدري بخود آيند و بينديشند كه نسل سوم و چهارم انقلاب چرا به اين مرحله رسيده است ؟ البته بعضي به اين پرسش بسيار راحت مي توانند جواب بدهند . مي گويند اينها نتيجه ارتباط و القائات ماهواره ها وسايت ها و رسانه هاي بيگانه است . اما اين جواب كافي است و از ما سلب تكليف و مسئوليت مي كند ؟ و در هر صورت نمي توان جواني كه به نام امام حسين و اباالفضل عليهماالسلام در روز تاسوعا و عاشورا حاضر شده اورا بي دين و مخالف اسلام و مذهب و حتي اصل نظام ناميد .
ثانيا بنده و جنابعالي و هر كس كه با سيره پيامبر صلي الهن عليه وآله و اميرالمؤمنين عليه السلام آشنا است خوب مي داند كه آنان چگونه با مخالفان و حتي دشمنان خود برخورد مي كردند . مگر ما روحانيون وقتي از حقوق بشر سخن مي گوئيم نمي گوئيم علي ابن ابيطالب عليه السلام خطاب به خوارج كه عليه شخص او شعار مي دادند و نستجير بالله او را متهم به شرك مي كردند و در حال نماز در مقابل آن حضرت مي آمدند و اين آيه را مي خواندند لئن اشركت ليحبطن عملك فرمودند شما سه حق بر من داريد :
1- به خاطر دشمني با من سهميه شما را از بيت المال قطع نخواهم كرد .
2- در برپائي مراسم مذهبي خود آزاديد .
3- تا شما وارد جنگ نشويد من با شما نخواهم جنگيد .
بالاخره اين تضييقات و تشديدات ممكن است به طور موقت آرام بخش باشد اما براي علاج واقعه بايد فكر ديگري كرد .
از زحمت و تصديع عذر مي خواهم
حسين عرب
۱ نظر:
سلام
سبز باشي
ارسال یک نظر